سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت امام رضا علیه‌السلام

شاعر : بردیا محمدی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : مربع ترکیب

بیدها را حـظِّ رقـصـیدن هدایت می‌کند           نـورها را کِـیف تـابـیدن هدایت می‌کند
ابـرها را شـوق بـاریـدن هدایت می‌کند           چـشـم‌ها را لـذت دیـدن هـدایت می‌کـند


لذتی شیرین‌تر از شیرینی دیدار نیست
کور باد آن چشم‌هایی که پی دلدار نیست

آفـتـاب روی بـام سـاعـت هَـشـتَم تویی           اشـتـیـاق ناتـمـام ساعـت هـشـتـم تـویی
لحـظۀ پُـر احـتـرام ساعـت هشتم تویی           از طـفـولـیت سلام ساعت هَـشتَم تویی

السلام ای هشتمین خورشید آل مرتضی
السلام ای حضرت سلطان علی موسی‌الرضا

دشـت با آهـنـگ نیـشـابور هم آواز شد           ناگهـان بادی وزیـد و موسم پرواز شد
از کران
تا بیکرانه بال و پر ها باز شد           یا رضا گفتیم و کـوچ عاشقی آغاز شد

بی‌قرار شب نشـیـنی‌های رویِ گُـنـبدیم
ما کـبـوتـرهـای جـلـد
آسـتـان مشـهـدیم

جلوۀ خورشیدها از گنبدت رونق گرفت           جزر و مد ماه‌ها از مرقدت رونق گرفت
مهربانی‌ها ز لطف بی‌حدت رونق گرفت           کسب و کار ما به لطف مشهدت رونق گرفت

دَخل دُکّان‌هاست تا محشر بدهکار رضا
قـبـلۀ بـازار
ایـران است،”بازار رضا

کاش بالـم را گـرفـتار هـوای خود کنی           ربّـنـایـم را بدهـکـار دعـای خـود کـنی
نسل اندر نسل ایـلم را گـدای خود کنی          
دست من را ظرف سقاخانه‌های خود کنی

من فرات التماسم، مشک را بیرون بکش
از خُم چشمم شراب اشک را بیرون بکش

ابـر بـودم بی‌محـابـا گـریه کـردم بارها           رود بـودم سیـل‌آسا گـریه کـردم بـارها
قطره بودم قـدر دریا گریه کردم بارها           جای جای صحنتان
را گریه کردم بارها

هیچ اشکی مثل اشکِ صُبح میلادت نشد
هیچ جایی گـوشۀ دنج گوهرشادت نشد

حوض‌های صحن‌هایت انعکاس کوثرند           شاخه‌های چلچراغت شاخه شاخه اخترند
کفـترانِ روی بامت با ملائک می‌پـرند           خادمـانت هم یکی از دیگـری آقـا ترند

خنده‌هاشان انعکاس نور در قندیل‌هاست
چوب‌
پرهاشان به نرمی پر جبریل‌هاست

ذکر تسبـیـحات ماهی‌های دریاها رضا           با خدا بوده است هرکس بوده باشد با رضا
صدهزاران بار می‌گوئیم با زهرا:رضا           یا رضا و یا رضا و یا رضا و یا رضا

عـالـم و آدم گـدایـان سـرایت یا رئـوف
جان ما قـربـان نـام دلـربایت یا
رئـوف

خاک بـالا روی بال یا کـریمت ریخـته           عطر جـنّت روی دستان نسیمت ریخته
شیرۀ خـرمای طوبا در حلـیمت ریخته           خاطرات کهـنۀ من در حـریمت ریخته

دست پر مُهرت سرم را نازنازی می‌کند
کودکی‌هـایم مـیان صحـن بازی می‌کند

مادرم وقتی پرم می‌داد، بالش جمع شد           در دلش پای ضریحت بغض سالش جمع شد
آینـه در آیـنـه اشـک زلالـش جـمع شـد           تا مرا دستت سُپرد آقا، خیالش جمع شد

مِهر تو در سیـنه‌ام افتاد، گـریه کُن شدم
مادرم با گریه شیرم داد گـریه
کُن شدم

آسـمانِ مـرقـدت مـا را هـوایی می‌کـند           رقص پرچم روی گنبد دلربایی می‌کند
پنـجـره فـولاد تو کـارِ خـدایـی می‌کـند           دست آهن‌گونه‌اش مشکل‌گشایی می‌کند

نَقل اعجـاز حریمت نُقـل مجلس‌ها شده
کفشدار تو همان کوری است که بینا شده

هر زمان روحم در این آئینه‌ها گُم می‌شود           مثـل دریـاها دلـم غـرق تـلاطم می‌شود
سـیـنـۀ من وادی طـورِ تـکـلـم می‌شـود           زائرت دلـتنگ زهـرا خانمِ قُـم می‌شود

بارگاه قم حریم حضرت زهرای ماست
ریل قم مشهد مسیر جنّت الاعلای ماست

قطره می‌خواهیم این‌ها فِیض دریا می‌دهند           خوشه می‌خواهیم گـندمزار اعلا می‌دهند
آب می‌خواهیم مِی‌های طهورا می‌دهند           سالیانی می‌شود که رزق ما را می‌دهند

از ازل روزی خورِ خواهر برادر بوده‌ایم
ما نمک‌پروردۀ موسی بن جعفر بوده‌ایم

ای بزرگی که سلیـمان‌‌وار ذرّه‌پـروری           از تـمـام انـبــیــا و اولـیـا هـم بـرتــری
گوشه چشمی می‌کنی، دل از دل ما می‌بری           جای یک دفعه سه دفعه جانِ ما را می‌خری

جورِ مجـنونی کـشیدم تا که لیلایت کنم
جان خود را می‌دهم شاید تماشایت
کنم

بوسه‌گـاهم رَدِّ نعلـِین قـدم های شماست           خندۀ امروزم از لبخـند فردای شماست
روح این مُرده به دنبال مسیحای شماست           کربلای اربعـینم لنگ امضای شماست

نامۀ پرواز من را مُهر کردی، تا زدی
تا قسم جانِ جوادت دادمت
، امضا زدی

نقد و بررسی